بی‌پرده درباره پشت‌پرده «وی‌اودی»ها؛از پولشویی تا خیانت به سینما!

به نقل از سایت اخبار اخبار حوزه ، مطالب دینی :    

خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: بحث بر سر سازوکار وی‌اودی‌ها هنوز به سرانجام مشخصی نرسیده است و ابهامات بسیاری درباره این بستر نوظهور عرضه و تولید محصولات تصویری بی‌پاسخ مانده است؛ از یک طرف سینمایی‌ها نگران فعالیت‌های بی‌ضابطه وی‌اودی‌ها هستند و از طرفی فعالان این حوزه هنوز از نظارت «ساترا»؛ سازمانی که در زیرمجموعه صداوسیما متولد شده است، احساس نگرانی می‌کنند. مدیران ارشاد و رسانه ملی هم که در کشاکش پذیرش مسئولیت آنچه امروز بر بستر وی‌اودی‌ها در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد، بیشتر دل‌نگران حیطه اختیارات و دامنه نفوذ خود هستند.

به همین منظور و در راستای روشن‌تر شدن سازوکار این روزهای وی‌اودی‌ها و چالش‌هایی که در این مسیر قدرت گرفتن روزافزونشان قابل طرح است، میزگردی را با حضور غلامرضا موسوی تهیه‌کننده باسابقه سینما و حامد عنقا از چهره‌های فعال در حوزه مجموعه‌های نمایشی در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ترتیب دادیم؛ موسوی به‌عنوان رئیس انجمن تهیه‌کنندگان مستقل سینما که مدت‌هاست خواستار نظارت بیشتر بر این سامانه‌های برخط است، ادامه شرایط فعالیت این روزهای وی‌اودی‌ها را تهدیدی برای آینده سینمای ایران می‌داند و عنقا که در حال حاضر سریال «آقازاده» را برای پخش از یکی از همین وی‌اودی‌ها در دست تولید دارد، با این زاویه نگاه موسوی هم‌داستان نیست.

قرار بود در این میزگرد نماینده‌ای از طرف صنف «وی‌اودی‌ها» و همچنین نماینده‌ای از طرف «ساترا» (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) که به‌نظر می‌رسد رسمی‌ترین نهادی است که عهده‌دار نظارت بر ساز و کار این سامانه‌ها شده است، حضور داشته باشند اما عملاً نمایندگان هر دو طرف به‌رغم دعوت و پیگیری چندباره محافظه‌کاری و سکوت را ترجیح دادند و حاضر به حضور در این میزگرد نشدند. جالب اینکه هم از سوی صنف «وی‌اودی» و هم از سوی مسئولان «ساترا» دلیل اصلی عدم تمایل برای حضور در این میزگرد نگرانی بابت احتمال اختلال در روند مذاکرات برای توافق دو جانبه بر سر شرایط قانونی ادامه فعالیت وی‌اودی‌ها اعلام شد!

در هر حال آنچه خبرگزاری مهر از قریب به یک ماهه گذشته کلید زده و پیگیر آن نیز خواهد بود، ابهام‌زدایی و شفافیت بیشتر درباره ماهیت و نیز فرآیند فعالیت سامانه‌های وی‌اودی است که بی‌تردید در آینده‌ای نه‌چندان دور، قدرت بلامنازع بازار عرضه محصولات صوتی و تصویری خواهند بود. سامانه‌هایی که در نشست حاضر تنها بخشی از نگرانی‌ها و ابهامات درباره فعال‌تر شدن آن‌ها از نگاه دو چهره فعال و کارشناس در حوزه تولید و عرضه محصولات نمایشی، مطرح شده است.

در ادامه بخش نخست گفتگوی صریح و چالشی خبرگزاری مهر با حضور غلامرضا موسوی و حامد عنقا که در بخش‌هایی صورت مناظره به خود گرفت را می‌خوانید؛

* وی‌اودی‌ها، سامانه‌های آنلاین درخواستی، یوجی‌سی‌ها و… سرویس‌هایی هستند که طی چند سال گذشته شکل گرفته‌اند و برخی از آن‌ها یک باره رشد و توسعه پیدا کرده‌اند اما هنوز فضای شفافی نسبت به فعالیت این سامانه‌ها وجود ندارد. اینکه هر یک دقیقاً چه کاربری و مزایایی دارند؟ سازوکار فعالیت و نظارت بر کارشان چگونه است؟ آیا فقط توزیع‌کننده هستند یا خودشان هم می‌توانند وارد عرصه تولید شوند و مسائل دیگر. به طور مثال ما امروز در جهان نام‌های بزرگی مثل «اچ‌بی‌او» را می‌شناسیم که سریال تولید و پخش می‌کند و یا «نتفلیکس» که از جایی به بعد دست به تولید سینمایی هم می‌زند. اما نمی‌دانیم وی‌اودی‌ها در ایران قرار است چه نسبتی با این تجربه‌های جهانی داشته باشند و هنوز برای بسیاری مشخص نیست که وضعیت عملکرد آن‌ها در ایران چگونه خواهد بود؟

حامد عنقا: از نتفلیکس و اچ‌بی‌او نام بردید. ابتدا باید نکته‌ای را کوتاه درباره این‌ها روشن کنیم. بحث‌هایی که الان مطرح می‌شود حدود ۱۲ سال پیش که استریمرها به تدریج در آمریکا شروع به کار کردند نیز شکل گرفت. نتفلیکس را بسیاری از زمانی شناختند که به تولید اولین محتوای خود دست زد و آن را روی سایت خود بارگذاری کرد؛ سایتی که هنوز به اپلیکیشن روی سیستم‌های اندروید و آی‌اواس مجهز نشده بود. با این حال نتفلیکس از آنجا به دنیا نیامد بلکه شبکه‌ای بسیار گسترده در حوزه کرایه دی‌وی‌دی، سی‌دی و نوار در امریکا بود که آن هم از دل مجموعه‌ای دیگر به‌وجود آمده بود. این گستردگی به کرایه دادن فیلم به شکل آنلاین تبدیل شد و کارکرد یک وی‌اودی را پیدا کرد که به جای اینکه محصول را به شکل فیزیکی به درب خانه بفرستد و یا شما بخواهید از مغازه تهیه کنید، می‌توانستید آن را به صورت اینترنتی بگیرید.

نتفلیکس یک باره از زیر بوته درنیامده اما از روزی درباره نتفلیکس حرف زده می‌شود که در تیتراژ سریالی به نام «خانه پوشالی» که کوین اسپیسی بازی می‌کند و دیوید فینچر سازنده آن است اسم نتفلیکس هم دیده شد. تصور خیلی‌ها این است که جهان نتفلیکس از این نقطه آغاز شده است، به این ترتیب سایر استریمرها یا سامانه‌های آنلاین ویدئوی درخواستی شامل وی‌اودی‌ها و آی‌پی‌تی‌وی‌ها، لزوماً می‌خواهند از همان ابتدا تولیدکننده محتوا هم باشند درحالی که اینگونه نیست. این یک صنعت و بیزنس جداگانه است و تولید محتوا نیز یک صنعت جداگانه است.

در کشور ما تجربه شبکه نمایش خانگی هم شاید جزو منحصر به فردترین نمونه‌ها در دنیا باشد که البته منظور در حوزه پخش دی‌وی‌دی فیلم‌های سینمایی نیست، بلکه منظور در حوزه سریال‌سازی با این شیوه است؛ ما جزو معدود کشورهای دنیا هستیم که سریال را برای عرضه در قالب دی‌وی‌دی می‌سازیم. نه اینکه شما در کشورهای دیگر دی‌وی‌دی سریال را از مغاره نمی‌خرید اما دی‌وی‌دی سریالی را خریداری می‌کنید که به طور مثال شبکه اسکای یا اچ‌بی‌او قبلاً آن را پخش کرده است و این مدل که اولین توزیع یک سریال از مغازه‌ها باشد، به شکل منحصر به فردی در ایران رایج است. اینکه الان اچ‌بی‌او، شوتایم و دیگر شبکه‌ها در حال راه‌اندازی سرویس‌های استریم خود هستند، راه ناگزیری است که جهان جدید برایشان بوجود آورده است.

* ناگزیرند یا به‌دنبال یک ایده‌ال هستند؟ به‌طور مثال وی‌اودی‌ها هم این هدف را دارند که در همین راستا حرکت کنند...

عنقا: ناگزیر هستند، چون نتفلیکس توانست یک بازار جدید را از این طریق ایجاد کند. دوم اینکه شوتایم و اچ‌بی‌او و… از ابتدا هم شبکه‌های تولید محتوا بودند که به صورت تلویزیون‌های کابلی از سال ۱۹۸۰ تا الان در حال فعالیت هستند. هرچند امروز حتی کمپانی‌های تولیدکننده محتوا، مثل بخش تلویزیونی یونیورسال یا کلمبیا پیکچرز برای نتفلیکس، شوتایم، اچ‌بی‌او و سایر سرویس‌های استریمر، در حال تولید هستند.

عنقا: ۱۰ سال پیش هم وقتی می‌خواستیم سریال «قلب یخی» را برای پخش در شبکه نمایش خانگی بسازیم عزت‌الله ضرغامی رئیس اسبق صداوسیما نامه زد و ما را دادگاهی کرد و جلوی ما را گرفتند اما حالا هر سال کلی سریال در شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود! خیلی وقت‌ها انتهای سریال‌ها لوگوی کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی دنیا را می‌بینیم اما باید توجه داشت که خود نتفلیکس به‌عنوان یک کمپانی بیزنسی ویدئوهای درخواستی، مستقیماً از آقای موسوی به‌عنوان تهیه‌کننده درخواست نمی‌کند که برای او سریال بسازد، بلکه اقای موسوی صاحب یک کمپانی است که آن کمپانی برایش مستقیم سریال را تولید می‌کند. همه این بحث‌هایی که امروز درباره وی‌اودی‌ها داریم که زیر نظر چه کسی باشند و نظارت بر آن‌ها چگونه باشد، در آمریکا سال‌ها پیش‌تر مطرح بوده است.

سال ۲۰۰۸ یکی از بحث‌ها در آمریکا این بود که محصول یوتیوب یا وی‌اودی‌ها از طرف چه نهادی باید نظارت شود؟ و به طور مثال چه کسی باید بر تاک شو تلویزیونی یک چهره مشهور که روی یوتیوب شخصی خود آن را می‌گذارد نظارت کند؟ بنابراین آنجا هم چنین بحث‌هایی وجود داشته است و فکر نکنیم این فضای مبهم فقط به ما تعلق دارد. این مقدمه را بیان کردم تا دوباره احساس نکنیم ما چون ایرانی هستیم دچار این مشکلات شده‌ایم.

* قطعاً همینطور است اما مساله این است که به هر حال آن‌ها این فضا را پشت سر گذاشته‌اند و حالا ما فکر می‌کنیم چطور خوب است که این مشکلات را سپری کنیم و این فضای مبهم را مشخص‌تر و روشن‌تر پیش ببریم تا با چالش‌های مشابه و بلکه بیشتر روبه‌رو نشویم.

عنقا: آقای موسوی خاطرش است، ۱۰ سال پیش هم وقتی می‌خواستیم سریال «قلب یخی» را برای پخش در شبکه نمایش خانگی بسازیم عزت‌الله ضرغامی رئیس اسبق صداوسیما نامه زد و ما را دادگاهی کرد و جلوی ما را گرفتند اما حالا هر سال کلی سریال در شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود!

* پس شروع تجربه سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی هم با چالش رو به رو بود؟

عنقا: بله وحشتناک. من در آن مقطع به دلیل لجبازی‌های بیهوده دو سال نتوانستم در تلویزیون کار کنم.

* اقای موسوی، با توجه به فضایی که نسبت به وی‌اودی‌ها وجود دارد، چقدر لازم می‌دانید که نظارتی روی سازوکار این سامانه‌ها وجود داشته باشد تا به طور مثال در ابتدای مسیر قدرت‌گیری، مثل شروع سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی، با چالش‌هایی که به آن اشاره شد، مواجه نباشیم.

غلامرضا موسوی: ما معمولاً جزو گروهی هستیم که ابتدا در استخر می‌پریم و بعد فکر می‌کنیم که باید شنا کنیم. آقای عنقا به درستی مسائل را توضیح داد، البته یک نکته مهم وجود دارد که وی‌اودی‌ها یا سامانه‌های ویدئو درخواستی جزو گروه تلویزیون‌های کابلی یا ماهواره‌ای و یا شبکه‌هایی از قبل موجود بودند، نیستند، بلکه یک باره در مقطعی دیدند بازاری وجود دارد و جماعتی جذب این بازار شدند، تا به عنوان یک بیزنس از آن استفاده کنند.

ما چند سال پیش در شورایعالی تهیه‌کنندگان برای اولین بار با این پدیده روبه‌رو شدیم. برای اینکه بتوانیم قضیه را مدیریت کنیم و ماجرا با روشی منطقی با سینما پیش برود از معاونت سینمایی وقت خواهش کردیم که یک شورای مدیریتی برای وی‌اودی‌ها تشکیل شود. دو عضو هم از اعضای ما یعنی علیرضا داوودنژاد و منوچهر شاهسواری به عنوان نمایندگان شورایعالی در این سیستم حضور داشتند.

این شورای مدیریت قرار بود برنامه‌ریزی کند تا وی‌اودی‌ها به درستی کار خود را آغاز کرده و مسیرشان را ادامه دهند و یارخاطر سینمای ایران هم باشند. درواقع ما از وجه یار خاطر سینمای ایران وارد این ماجرا شدیم. جلساتی هم طبیعتاً پیش رفت و تلویزیون هم از طرف دیگر سیستم دیگری را با نام دیگری (ای‌پی‌تی‌وی) راه انداخت. الان مساله این است که این سیستم باید به تلویزیون واگذار شود و یا وزارت ارشاد عهده‌دار آن باشد؟ اما در ادامه که وی‌اودی‌ها شکل گرفت، این دوستان سعی کردند شورای مدیریتی را دور بزنند و عملاً با توجه نکردن و نیامدن به جلسات فقط به منافع خودشان فکر می‌کردند، آنها فکر نکردند که این منافع باید به سینمای ایران هم کمک کند.

* قوانین سفت و سختی داشتید؟

موسوی: نه، چندان قوانین عجیب و غریبی نبود چون ما قصد داشتیم از این کار برای حمایت از تولید و سینمای ایران استفاده کنیم. شاید تنها قانونی که دوست نداشتند و از آن فرار کردند، این بود که به جای خرید حق پخش، هزینه براساس دیده شدن فیلم پرداخت شود. الان هم این یکی از مصیبت‌هایی است که دچارش هستیم.

موسوی: یکی از مشکلات ما ورود پول‌های کثیف و یا پول‌هایی که برای پولشویی وارد می‌شدند، بود که به گمان من اختلال زیادی هم ایجاد کرد. نمونه‌اش هم اتفاقی که در بانک سرمایه رخ داد به سریال «شهرزاد» منتهی شد. اینها باعث شد اقتصاد سینمای ایران و اقتصاد شبکه نمایش خانگی دچار تحول منفی شود از طرفی دیگر یکی از مشکلات ما ورود پول‌های کثیف و یا پول‌هایی که برای پولشویی وارد می‌شدند، بود که به گمان من اختلال زیادی هم ایجاد کرد. نمونه‌اش هم اتفاقی که در بانک سرمایه رخ داد به سریال «شهرزاد» منتهی شد. اینها باعث شد اقتصاد سینمای ایران و اقتصاد شبکه نمایش خانگی دچار تحول منفی شود. این‌ها پول‌هایی بادآورده داشتند و این پول‌های بادآورده موجب گرانی و بالا رفتن دستمزدها شد.

البته متأسفانه برخی از همکاران من هم مقصر بودند چون نه تنها در کنترل موضوع نقشی نداشتند بلکه خودشان یکی از افرادی بودند که سعی کردند این پول‌ها را بیاورند، تقسیم کنند و خودشان هم این میان چیزی نصیب ببرند. این سیستم به تدریج داشت درست می‌شد که ما با وی‌اودی‌ها با اشکال جدید آن رو به رو شدیم! این شرکت‌ها بیشتر به منافع شخصی خود فکر کردند و برای اینکه بتوانند تعداد کاربرانشان را زیاد کنند، دست به هر عملی زدند؛ سریال ساختند، فیلم‌های خارجی را به صورت دزدی بارگذاری کردند، سریال‌های خارجی را بدون کپی‌رایت بارگذاری کردند. طبیعتاً سریال‌هایی را هم سفارش دادند و پول‌های بادآورده‌ای را پرداخت کردند که البته شامل همه نمی‌شود. جماعتی از این پول‌ها استفاده کردند و نمونه آن همان است که شنیدیم بازیگری به طور آنگاژه، سریال بازی می‌کند؛ یعنی بازیگری که در سینمای ایران رشد کرده و در سینمای ایران هم چهره شده است اما یک سال پول می‌گیرد که اصلاً بازی نکند!

* چون اسم او هم مطرح شده است، می‌خواهید اسم را هم بیان کنید...

عنقا: منظور نوید محمدزاده است که همه جا درباره‌اش حرف زده می‌شود.

موسوی: نمونه‌های متعددی هم هستند و تنها او نیست، از طرفی دستمزدها را به شکل وحشتناکی افزایش داده‌اند و سریالی که حداکثر می‌تواند با ۱۰ یا ۱۵ میلیارد ساخته شود هزینه‌اش به دو یا سه برابر می‌رسد و معلوم است که خاصه خرجی‌های (ولخرجی) مختلفی در حال انجام است؛ هزینه‌هایی که گفته می‌شود از جیب خودشان است اما به اقتصاد ما در سینمای ایران لطمه می‌زند. بحث من ابداً شخصی نیست. من این مسئله را صنفی می‌بینم و فکر می‌کنم این اتفاق با ورود پول‌های کثیف به شبکه نمایش خانگی رخ داد و بعد ما با افزایش بی‌رویه دستمزدها مواجه شدیم.

این را هم بگویم من روی افزایش دستمزدی که حق بازیگر است و به تناسب تورم اتفاق می‌افتد، بحثی ندارم، یا بازیگری که معروف شود یا کارکشته‌تر شود، دستمزدش بالاتر می‌رود و همه اینها منطق دارد و این‌گونه نیست بازیگر شب بخوابد و صبح بیدار شود، پولی دربیاورد که معلوم نیست از کجا آمده است؟ حتی برخی از این شرکت‌ها که حرفه‌ای نبودند، پول را به آدم‌هایی می‌دادند که گهگاه سر خودشان هم کلاه می‌رفت. مثلاً یکی از دوستان من سریالی ۳۰ قسمتی ساخته بود که شما می‌بینید یک فیلمساز بسیار خوب پشت کار است و قصه شروع بسیار خوبی هم دارد اما از اواسط آن به مجموعه‌ای سردرگم تبدیل می‌شود و شما متوجه می‌شوید که در طول ساخت این سریال، طرف بیشتر به دنبال تَلکه‌کردن وی‌اودی است! وی‌اودی هم دنبال این است که تماشاگر جذب کند و یک چرخه معیوب شکل گرفته است. حتی وسط کار می‌بینید که وی‌اودی خرج تعطیلی پروژه را که عوامل بتوانند یک فیلم هم بسازند، می‌دهد.

* به نظر شما اگر وی‌اودی‌ها زیر نظر سازمان ساترا و صداوسیما باشند، این چرخه معیوب یا این فرآیند بی‌ضابطه قانونمند خواهد شد؟

موسوی: من این‌گونه که شما می‌گوئید، نمی‌گویم. بحث اصلی من این است که روی وی‌اودی‌ها هیچ‌گونه کنترل منطقی و درستی وجود ندارد. من به عنوان رئیس انجمن تهیه‌کنندگان مستقل سینمای ایران چندبار مطرح کرده‌ام که چرا فیلم‌ها و سریال‌های خارجی بدون هیچ ضابطه‌ای در این وی‌اودی‌ها ترجمه، دوبله و بارگذاری می‌شوند. خودِ صاحبان وی‌اودی‌ها هم می‌دانند که این فیلم و سریال‌ها دزدی است، چون از خارج از کشور دسترسی به این فیلم‌های خارجی ندارید اما آن قسمت از ماجرا که به ضرر من و همکاران من است، این است که فرد می‌تواند از خارج فیلم ایرانی را دریافت کرده و دلار یا ارز پرداخت کند و هیچ‌کس این مسئله را کنترل نمی‌کند.

بالاخره وقتی فیلم خارجی می‌رسد، طرف صاحب نفع ماجرا در خرید فیلم سینمایی ایرانی امساک می‌کند یا حقوق بچه‌های ما را نمی‌دهد یا فیلم‌ها را به غلط از کسانی که مؤسسه‌های رسانه‌ای داشته‌اند، می‌خرد و همکاران ما را وادار می‌کند که دائم به دادگاه بروند و شکایت کنند. این بی‌برنامگی را چگونه باید جبران کنیم؟ از طرفی می‌بینیم برخی از این وی‌اودی‌ها با سیاستگذاران ارشاد ارتباط دارند و گفته می‌شود که از خودِ آن‌ها هستند.

* آقای عنقا شما سهم پول‌های بادآورده که آقای موسوی به آن اشاره کردند را در فعالیت وی‌اودی‌ها چقدر می‌دانید؟

عنقا: من با خیلی از مباحث آقای موسوی موافق هستم ولی به نظرم بین حرف‌های درست و کاملاً منطقی، برخی از مثال‌های حاشیه‌ای وارد می‌شود که می‌تواند از پایه بحث را عوض کند. من با خیلی از نکته‌های ایشان موافق هستم، اما با نتیجه‌گیری‌هایی که ایشان دارند، موافق نیستم. ایشان خیلی از مسائل را در طول هم می‌بینند و البته به عنوان رئیس یک صنف، به موضوع از زوایای کلی نگاه می‌کنند اما فکر می‌کنم حلقه‌های مفقوده زیادی وجود دارد.

عنقا: دلایل خود من برای ورود پول‌های آلوده به حوزه سینما و سریال‌سازی بسیار جدی‌تر از پولشویی است. دلیلم همان سؤالی است که پرسیده شد چرا پول‌های آلوده غالباً صرف فیلم‌ها یا سریال‌هایی شده است که سبک زندگی ما را نشانه رفته است و غالباً هم سخیف هستند؟ بعد از آقای موسوی، من بیشترین کسی هستم که درباره پول‌های آلوده در رسانه‌ها مصاحبه کرده و حرف زده‌ام. آقای موسوی از نگاه صنفی گفته‌اند و من هم بحث صنفی و هم اقتصادی داشته‌ام. به شدت هم موضع تند و تیز گرفته‌ام. کما اینکه معتقد به پولشویی نیستم و قائل هستم پول‌هایی که وارد این سینما شده است، به دلایل دیگری غیر از پولشویی بوده است. چون رقم‌ها، رقمی نبوده است که بخواهد پول را بشوید. یادتان باشد برای شستن هزار میلیارد تومان پول، باید ۲ هزار میلیارد تومان گردش مالی داشته باشید تا آن هزار میلیارد تومان را بشویید. کسی با ۱۰۰ میلیارد تومان در سینما و سریال‌سازی، نمی‌تواند پول‌شویی کند!

دلایل خود من برای ورود پول‌های آلوده به حوزه سینما و سریال‌سازی بسیار جدی‌تر است. دلیلم همان سؤالی است که پرسیده شد چرا پول‌های آلوده غالباً صرف فیلم‌ها یا سریال‌هایی شده است که سبک زندگی ما را نشانه رفته است و غالباً هم سخیف هستند؟ سخیف به معنای ایجاد نکات انحرافی و حاشیه‌ای در بستر اجتماعی است. مثلاً آقای موسوی درباره سریال «نهنگ آبی» صحبت می‌کند، چون اولین سریالی بود که یک وی‌اودی به آن ورود کرد. من و آقای موسوی در این بخش با هم زاویه داریم. البته بحثی در ورود پول‌های آلوده نیست و به نظرم، بلایی که در این چند سال پول‌های آلوده با ورود به سینما و تلویزیون به این صنعت وارد کرده‌اند، قابل کتمان نیست.

آقای موسوی خودش رئیس یکی از مهمترین صنوف تهیه‌کنندگان کشور است و متأسفانه اولین مقصران این بلا، تهیه‌کنندگانی بودند که درگیر این موضوع شدند. مسئله بازیگر نیست، تهیه‌کننده ایکس و ایگرگ بود که دست فلان بازیگر را گرفت، به دفتر سرمایه‌گذار خاص برد و دیگر آن دوست بازیگر از دفتر آن سرمایه‌گذار خاص بیرون نیامد که البته دلایلش هم اقتصادی است. آقای موسوی سرمایه‌گذار است و چرخ کمپانی‌اش می‌چرخد ولی من به تهیه‌کننده‌ای که پنج سال است بی‌کار است حق می‌دهم که به دنبال چنین سرمایه‌گذاری برود.

* در کنار آن‌ها، بخشی هم مدیرتولیدهایی بوده‌اند که در این مسیر تهیه‌کننده شدند...

عنقا: بله و برخی از این مدیر تولیدها هنوز که هنوز است، مصاحبه می‌کنند و مدافع یقه‌چاک خیلی از همان سرمایه‌گذارانی هستند که یا محاکمه شده‌اند یا در انتظار محاکمه هستند. این بلایی که سر جامعه ما آمد، به واسطه همین محصولات خاص بود. تو محصولی می‌سازی که در آن فضایی لاکچری نشان می‌دهی و میل اجتماعی را بالا می‌بری و مشخص است که از نقطه‌ای به بعد، برای شما مهم نیست که این پول از کجا می‌آید!

اتفاقاً من خطر پول آلوده را در پولشویی نمی‌دانم، بلکه در کار فرهنگی که در جامعه رخ داد، می‌دانم؛ اینکه عده‌ای آدم لُمپن (تعریفم از لمپن کسانی هستند که در چرخه تولید اقتصاد و فرهنگ دخالتی ندارند و به نوعی سربار اجتماع هستند؛ این اصطلاح هیچ ارتباطی به مردم عادی که به طور مثال علاقه به برخی فیلم‌ها دارند، ندارد) با تفکر لمپن فیلم و سریال لمپن را تولید کردند. من اکنون عضو شورای پروانه ساخت وزارت ارشاد هستم و واقعاً برخی از فیلمنامه‌هایی که می‌خوانیم حتی قابلیت خواندن هم ندارد اما یک سرمایه‌گذار گردن‌کلفت در پشت آن‌ها است.

* و چون پول دارد و می‌تواند، این سریال‌ها را می‌سازد!

عنقا: بله و اینجا موضوع نهاد نظارتی اهمیت دارد که من هم با آقای موسوی موافق هستم اما این نظارت هیچ کار سختی نیست. من اکنون به اتحادیه او می‌روم و تقاضا دارم که یک فیلم سینمایی بسازم. او مرا تائید صلاحیت می‌کند اما نه به راحتی و عینِ بیست و چند سالی را که مشغول تولید بوده‌ام، بررسی می‌کند. بعد از آن من به وزارت ارشاد می‌روم. ارشاد می‌داند که کفِ هزینه سریالی مثل «آقازاده» چند میلیارد خواهد بود و از چه بازیگرانی در آن استفاده می‌شود. چرا ارشاد وقتی می‌خواهد پروانه ساخت بدهد، یک جمله نمی‌پرسد که پولت را از کجا آورده‌ای؟ این اصلاً کار سختی نیست.

* راه دَرو اعلام منبع غیرواقعی پول راحت نیست؟

عنقا: وزارت ارشاد حراست و هزار روش برای استعلام دارد، می‌تواند به راحتی جویا شود که یک تهیه‌کننده منشأ پول خود را معرفی کند. سریالی که حداقل حدود ۲۰ میلیارد تومان پول می‌خواهد و بعد از اینکه در وی‌اودی‌ها و از طریق دی‌وی‌دی‌ها پخش شود، می‌تواند یک چرخه اقتصادی ۶۰ تا ۷۰ میلیاردی ایجاد کند. درحالی‌که این سوال پرسیده نمی‌شود. تنها تفاوت پول کثیف و غیرکثیف در پیدا کردن منشأ پول است اما درباره بحث وی‌اودی‌ها باید گفت اگر بخواهیم وی‌اودی‌ها را به این بحث پیوند بزنیم، اجحاف کرده‌ایم و بی‌عدالتی انجام شده است.

موسوی: ما دچار سیستمی شدیم که آدم‌های ناشی با تهیه‌کنندگانی کار کرده‌اند و در اغلب موارد دچار اشتباهاتی شده و باعث شده‌اند سینما و اقتصاد آن دچار التهاب شود. نکته من این است که «پول‌های وی‌اودی‌ها» عملاً همان کارکردی را پیدا کرده است که «پول‌های بادآورده» چند سال پیش‌تر به وجود آوردند موسوی: البته من فکر می‌کنم شما یک نکته را متوجه نشدید. من گفتم اقتصاد سینما در دو برهه با مشکل مواجه شد؛ یکی با ورود پول‌های بادآورده و دیگری زمانی که وی‌اودی‌ها وارد میدان شدند. اشتباه نکنید، وقتی پول‌های وی‌اودی‌ها وارد چرخه شد، باز هم سینمای ایران دچار لطمه اقتصادی شد. به این معنا که ما دچار سیستمی شدیم که آدم‌های ناشی با تهیه‌کنندگانی کار کرده‌اند و در اغلب موارد دچار اشتباهاتی شده و باعث شده‌اند سینما و اقتصاد آن دچار التهاب شود. نکته من این است که «پول‌های وی‌اودی‌ها» عملاً همان کارکردی را پیدا کرده است که «پول‌های بادآورده» چند سال پیش‌تر به وجود آوردند.

عنقا: به نظر من، تفاوت بسیاری وجود دارد. شما می‌گوئید به سینمای ایران لطمه زده اما من این لطمه را متوجه نمی‌شوم...

موسوی: چندان چیز عجیب و غریبی نیست. من به نسبت مسئولیت‌هایم طبیعتاً مسائل اقتصادی سینمای ایران را رصد می‌کنم. البته شما هم تولید کرده‌اید و مشغول تولیدات هستید اما من با همکارانی سر و کار دارم که هر روز با مصیبتی مواجه می‌شوند و طبیعتاً بیشتر در جریان مشکلات قرار می‌گیرم. جالب است که چندی پیش یکی از مدیران وزارت ارشاد با من تماس گرفته بود و درباره مباحثی که من پیرامون وی‌اودی‌ها مطرح می‌کردم، به شوخی پرسید «تو بالاخره با تلویزیون هستی یا با ارشاد؟» و منظورش این بود که من جواب دهم «با ارشاد هستم» اما من به او گفتم «سینمایی هستم» چون برای من جایی مهم است که منافع سینمای ایران را تأمین کند.

عنقا: اتفاقاً من فکر می‌کنم مسیری که می‌رویم در دراز مدت لطمه بزرگ‌تری به سینمای ایران خواهد زد...

موسوی: این نظر شماست...

عنقا: به هر حال شما به‌عنوان رئیس صنف نظر جدی‌تری دارید، اما بهتر است نکته‌ای را روشن کنم. حضور من در این بحث صرفاً به دلیل نگاه اقتصادی این بحث است. سریالی که من می‌سازم، هیچ ارتباط سرمایه‌گذاری و سرمایه‌پذیری با وی‌اودی‌ها ندارد. من دو شریک دیگر دارم که یکی دولتی و ارگانی و دیگری غیرارگانی است. این توضیح را دادم تا این برداشت پیش نیاید که از زاویه سود شخصی نسبت به وی‌اودی‌ها حرف می‌زنم.

دوم آنکه به‌عنوان اولین کسی که در کشور کار استریم یعنی «سامانه کنسرت آنلاین کشور» را انجام داده و شروع‌کننده صنعت استریم بوده است، باید این نکته را بگویم که آقای موسوی همیشه روی بخش خصوصی اصرار دارد و اتفاقاً یکی از مستقل‌ترین مجموعه‌های بخش خصوصی است. از آنجایی که او سابقه مطبوعاتی هم دارد خیلی سخت است بتوانید با او جدل کنید. با این حال، آقای موسوی از این زاویه به من جواب بدهید که یک مجموعه اقتصادی متوجه شده که جهان به سمت تماشای آنلاین می‌رود یعنی در یک خلائی که احساس کرده است بازاری وجود دارد و می‌تواند از آن درآمدزایی کند، مجوزی دریافت کرده است، مثل یوجی‌سی‌های تماشا، آپارات و… یا سامانه‌های «فیلیمو» و «نماوا» که مشهورترند. مثل اینکه شما احساس می‌کنید در فلان استان تماشاگر وجود دارد ولی سینما ندارند، سرمایه‌گذاری می‌کنید و با پول شخصی یا با کمک از ارشاد استان، یک سالن می‌سازید.

اینها هم احساس کردند چنین نیازی نسبت به سامانه‌های آنلاین وجود دارد و باید به این سمت بروند و وی‌اودی‌هایی راه‌اندازی کردند که ابتدا به تعداد بیشتری می‌رسید و البته توضیح می‌دهم که چرا آیو، لنز و سایر سرویس‌های آی‌پی‌تی‌وی الان کمرنگ شده‌اند. درواقع نسخه‌ای که آقای موسوی برای وی‌اودی‌ها می‌پیچد، نسخه‌ای است که برای آی‌پی‌تی‌وی‌ها با سرمایه‌گذاری حداقل صد برابری این وی‌اودی‌ها راه‌اندازی شد.

عنقا: نسخه‌ای که آقای موسوی برای وی‌اودی‌ها می‌پیچد، نسخه‌ای است که برای آی‌پی‌تی‌وی‌ها با سرمایه‌گذاری حداقل صد برابری این وی‌اودی‌ها راه‌اندازی شد. خود من به شکل مستقیم درگیر دو مجموعه بودم و می‌دانم که چرا با توجه به سرمایه‌گذاری چند برابری، امروز حتی اسمی از این آی‌پی‌تی‌وی‌ها نمی‌شنوید خود من به شکل مستقیم درگیر دو مجموعه بودم و می‌دانم که چرا با توجه به سرمایه‌گذاری چند برابری، امروز حتی اسمی از این آی‌پی‌تی‌وی‌ها نمی‌شنویم. می‌خواهم بگویم نتیجه بحث آقای موسوی این بلا را سر این مجموعه‌های اقتصادی بخش خصوصی هم خواهد آورد.علی‌رغم آنکه او همیشه روی بخش خصوصی تاکید دارد.

اتفاقاً اگر می‌خواهیم پول‌های آلوده به صنعت سینما و سریال‌سازی وارد نشود، هر چقدر بخش خصوصی و سرمایه‌گذار واقعی را حمایت کنیم، سرمایه‌گذار قلابی نمی‌تواند به راحتی وارد پروژه شود. الان هم مجموعه‌هایی برای منافع اقتصادی خودشان و نه برای منافع اقتصادی سینما یا صنف سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بستری را راه انداخته و به یک تعامل مالی رسیده‌اند مثل زمانی که شبکه نمایش خانگی و سریال‌ها شروع به تعامل کردند، حق پخش ویدئوها به یکباره افزایش یافت و مثل امروز نبود که ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون هزینه شود بلکه در سال‌های ۸۹-۸۸ حق امتیاز دی‌وی‌دی در حدود یک یا یک و نیم میلیارد خرید و فروش می‌شد. چه بلایی بعد از آن بر سر شبکه نمایش خانگی آمد؟ چرا دیگر چنین پولی پرداخت نشد؟

البته آن زمان هم سریال‌های «شانه‌تخم‌مرغی‌» وارد شدند و بازار را خراب کردند. الان هم وی‌اودی‌ها به همین شکل است. یک نفر خواسته در حوزه سریال‌سازی برای وی‌اودی‌ها سرمایه‌گذاری کند و با خودش فکر کرده است سعید ملکان تهیه‌کننده و فریدون جیرانی کارگردان و یا بازیگرانی مثل لیلا حاتمی، ساعد سهیلی و … تیم خوبی می‌شوند و دست به تولید زده است اما ممکن است به نتیجه‌ای که می‌خواسته، نرسیده باشد. مانند هر کسی که فکر می‌کند سریال یا فیلم موفقی می‌سازد اما لزوماً نتیجه‌ای که در ارتباط با مخاطب مورد نظرش است نمی‌گیرد...

موسوی: بحث ما درباره مصداق‌ها نیست...

عنقا: مثال‌ها است که باعث نتیجه‌گیری می‌شود.

موسوی: شما گفتید که این شرکت‌ها بخش خصوصی هستند و کار خود را هم قانونی شروع کرده‌اند. شما می‌دانید که کار این شرکت‌ها به انحصار ختم شده است؟ اگر نمی‌دانید که باعث تأسف است. این شرکت‌ها اکنون کاملاً انحصاری فعالیت می‌کنند.

عنقا: چرا انحصار را نمی‌شکنید؟

موسوی: در آمریکا هم که کشور سرمایه‌داری و عجیب و غریب است، قانون «ضد تراست» اعمال می‌شود. اما اینجا کاملاً شیر تو شیر است و کنترلی وجود ندارد...

عنقا: شما دارید مبنایی را به اشتباه بررسی می‌کنید. الان دیگر انحصاری وجود ندارد...

موسوی: فلان شرکتی که شما می‌گوئید در بخش خصوصی است، در اولین فرصتی که توانسته است پایش را روی خِرخِره سینمای ایران گذاشته است و فشار می‌دهد و به صورت انحصاری کار می‌کند. شرکت بعدی که می‌آید با هم کنار می‌آیند و هر دو شرکت با هم هماهنگی می‌کنند و پدر سینمای ایران را درمی‌آورند. از طرفی، قانون ضدانحصار هم نداریم و وزارت ارشاد هم خدا را شکر اصلاً نمی‌داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. اینجاست که من فکر می‌کنم بهترین شکل قضیه در این شرایط انحصاری همین است که زیر چتر تلویزیون بروند چون آنجا هم یک مکان انحصاری است و حداقل اینطوری با هم کنار می‌آیند و مهم نیست اگر از بین می‌روند. مگر آن‌ها به این فکر هستند که سینمای ایران از بین نرود؟

موسوی: فلان شرکتی که شما می‌گوئید در بخش خصوصی است، در اولین فرصتی که توانسته است پایش را روی خِرخِره سینمای ایران گذاشته است و فشار می‌دهد و به صورت انحصاری کار می‌کند ما بارها با هم صحبت کردیم و قرار بود این افراد پای میز مذاکره بیایند اما نیامدند. چگونه می‌شود این انحصاری را که به‌وجود آمده است، از بین برد؟ تنها راهش همین است که زیر چتر جایی برود که خودش انحصاری باشد. برای من سینمای ایران مسئله است. برای من نه وی‌اودی‌ها به شکل کنونی آن مهم است و نه نگران هستم که صاحبان آن‌ها آنطور که پیش از این شنیدیم، به ترکیه بروند. من و همکارانم تا جایی که بتوانیم اجازه نمی‌دهیم که اینها با انحصار هر بلایی را که می‌خواهند بر سر سینمای ایران دربیاورند. پول این وی‌اودی‌ها به گونه‌ای به سینما لطمه زده است و انحصارشان به شکلی دیگر ضربه زده است.

عنقا: من می‌خواهم صفر تا صد پیشنهاد آقای موسوی (مبنی‌بر نظارت تلویزیون بر وی‌اودی‌ها) را بیان کنم. اکنون دو تا سه مجموعه اقتصادی مسیری را که آقای موسوی پیشنهاد می‌کنند، پشت سر گذاشته‌اند و ما داریم دوباره مسیری را مشاهده می‌کنیم که نتیجه آن شکست بوده است. الان دو وی‌اودی داریم که ایشان می‌گوید انحصار است درحالیکه انحصار نیست و سومین و چهارمین وی‌اودی هم در راه است.

موسوی: انحصار است...

* بالاخره ابتدا نوعی دامیپنگ بین این وی‌اودی‌ها شکل گرفت و باعث شد هم سایر رقبا کنار بروند هم این وی‌اودی‌ها هزینه‌ها را تعیین کنند...

عنقا: مسئله این است که یک مجموعه صنفی می‌گوید «فیلم مرا ایکس تومان بخر» اما خریداری نمی‌شود و بعد همه تلاش‌ها در این راستا است که «اگر این منافع به من نمی‌رسد، کاسبی تو هم به هم بریزد» و این همان جنس نگاه دهه شصتی است.

آقای موسوی همیشه معلم من بوده و خواهد بود، دستش را هم می‌بوسم اما این نگاه ضد توسعه است و من اطمینان دارم که دودش هم به چشم سینما می‌رود. این بلا یک بار چند سال پیش سر ما آمده است. شما می‌دانید چند آی‌پی‌تی‌وی در این چند سال از بین رفت؟

موسوی: سیستم آی‌پی‌تی‌وی‌ها متفاوت بود. اینکه شرکت‌هایی پول بگذارند که تبلیغاتش را تلویزیون بگیرد، با وی‌اودی‌ها متفاوت است.

ادامه دارد...

169
0 0